کرگدن تنها

«دانایی را نمی شود کُشت!» (طومارِ شیخ شَرزین، بهرام بیضایی)

نامه ی دانش جویان عِلم و صنعت در پی کُشته شدن دانش جوی آن دانش گاه

with one comment

حدود ساعت 14 روز پنجم بهمن، کامیون حمل مصالح در دانش گاه عِلم و صنعت، میترا رضایی دانش جوی کار شناسی ارشد ورودی 88 دانش کده ی کامپیوتر را زیر گرفت و کُشت. وقتی این خبر را خواندم تا مدّت ها در بُهت بودم که چه طور جان یک انسان در این مملکت این قدر بی ارزش است که این چنین ساده از بین می رود.  وقتی در نامه ی دانش جویان علم و صنعت به رییس قوّه ی قضاییه خواندم که یک مسئول این دانش گاه گفته اَجَلش سَر رسیده بوده و اگر با کامیون نمی مُرد سکته می کرد نمی دانستم از فرط عصبانیت و نا راحتی چه کار کُنم. هر جای دیگر بود از پیمان کار پروژه تا رییس انتظامات و معاون دانش جویی و ریاست دانش گاه همه گی استعفا می دادند و در داد گاه صالح محاکمه می شدند و راننده به جرم راننده گی ِ بدون گواهی نامه و قتل محاکمه می شد و زندان می رَفت ولی این جا قول می دَهَم پس از مدّتی آب ها از آسیاب خواهد افتاد و کمیته ی پی گیری (!) عامل ما جَرا را خودِ مرحوم عنوان خواهد کرد و در به ترین شرایط راننده ی نگون بخت را زندانی خواهند کرد و اتّفاقی برای عاملان اصلی – مدیر دانش گاه و مدیر پروژه و معاون دانش جویی و مسئول انتظامات – نخواهد افتاد. این حد پلیدی از کجا ست؟ آیا ممکن است دلیلش جهل باشد؟ چه قدر ممکن است بی مسئولیت باشیم که این گونه در مورد مرگ یک انسان اظهار نظر کُنیم و بیانیه صادر کُنیم که دلیل مرگ او نه بی دقّتی راننده که بی دقّتی خودِ او بوده که گوشی در گوش داشته؟ گمان نمی کُنم شیطان هم این قدر پلید باشد!

ریاست محترم قوّه ی قضائیه حضرت آیت الله آملی لاریجانی

ریاست محترم سازمان بازرسی کلّ کشور جناب حجّت الاسلام والمسلمین پورمحمّدی

با عرض سلام و درود

روز دو شنبه 5 بهمن ماه ساعت 2 بعدازظهر، دانش جویان دانش گاه علم وصنعت شاهد فاجعه ای بودند که تا ساعت ها برای بسیاری حتّا باورپذیر نبود. دانش جویی به بد ترین وبعید ترین شکل ممکن در صحن دانش گاه جان خود را از دست داد. چه کَسی به فکرش خطور می کُند که روز روشن دختر دانش جویی جلوی دانش کده ای که برای درس خواندن وامتحان دادن به آن جا رفته کُشته شود، آن هم زیر چرخ های کامیون؟ چه قدر دور از ذهن و باور ناپذیر! امّا این اتّفاق در دانش گاه علم وصنعت افتاد.

شنیدیم مسئولی از نا مسئولین دانش گاه افاضه کرده که آن دختر اجلش رسیده بود، اگر زیر کامیون نمی رَفت سکته می کرد. شنیدیم مدیران دانش گاه جلسه ای تشکیل داده اَند و با بی شرمی تمام راه های فریب خانواده ی مقتول وخبر سازی جعلی – ازجمله این که هندز فری در گوش دانش جو بوده! – را بَررسی کرده اَند. شنیدیم وکیل دانش گاه را فرا خوانده اَند تا راه های دور زدن قانون را نشان ِ شان بدهد. این بود که بَر آن شدیم تا داد دانش جویان را از بی داد این مدیران بی حیا با شُما در میان بگذاریم. می دانید و می دانیم  که مسئولیت حقوقی تمامی اتّفاقاتی که در دانش گاه رخ دهد با رییس دانش گاه است. پروژه های عمرانی چندی ست در دانش گاه علم وصنعت در حال انجام است و با این حال مدیران دانش گاه هیچ نظارتی بر ایمنی و نحوه ی عمل کرد پیمان کاران که از دوستان ایشان اَند انجام نمی دادند تا اِم روز که پای ِ شان در تله ی مکر خداوند گیر کرده است.

کامیون های حمل نخاله های ساختِ مانی بدون هیچ نظارتی از طرف انتظامات و با اطّلاع همه ی مدیران دانش گاه – با توجه به اعتراضات قبلی دانش جویان – در ساعات روز به صورت غیر قانونی نخاله ها را به محوّطه ای پشت ورزش گاه دانش گاه منتقل می کردند در حالی که تردّد کامیون در روز در تهران ممنوع است و به نظر نمی رسد دانش گاه علم وصنعت سَر زمینی جدا یا مِلک خصوصی مدیران باشد.

حال که راننده ای بدون گواهی نامه، روز های متوالی بدون نظارت به این کار غیر قانونی پرداخته و اکنون دختر دانش جویی را نیز به کُشتن داده شُما بگویید مسئول واقعی این قتل نفس کی ست؟ از لحاظ قانونی راننده وصاحب ماشین وناظر پروژه همه گی مجرم اَند و نیک می دانیم ناظر اصلی و مسئول اوّل اتّفاقات در دانش گاه، مدیریت یعنی رییس دانش گاه و مدیر امور دانش جویان و مسئول انتظامات هستند. با توجّه به این که احتمال فریب کاری مدیران دانش گاه و فرار از قانون توسّط ایشان وجود دارد از شما خواهش مند ایم با پی گیری خدا پسندانه ی این وقایع، متخلّفین را به مجازات برسانید.

خونی ریخته شده و روحی از تَن جدا شده است. اگر به قول مدیران اجل این دانش جو رسیده بود واگر تصادف نمی کرد طور دیگری دار فانی را وداع می گفت، لا اقل با نظارت ومسئولیت پذیری مدیران دانش گاه، این دختر شهرستانی که امید خانواده و نخبه ی شهرش بوده به این طرز فجیع وغم انگیز زیر چرخ های کامیون له نمی شد واین اتّفاق می توانست رخ ندهد. نقش قانون دراجتماع خصوصن در مملکت ما که قانون بَر اساس شرع اَنوَر است  حمایت از حقوق شهر وندان و امنیت جانی آن ها ست تا جان انسان ها از بی تدبیری دیگران ضرر نبیند. پس از شما خواهش مند ایم با بَرخورد قانونی با مدیران متخلّف دانش گاه علم و صنعت و دیگر شرکای این جرم بزرگ که قرآن آن را در حدّ نا بود کردن یک جامعه دانسته، از پای مال شدن خون آن مرحومه جلو گیری نمایید.

با تشکّر؛

جمعی از دانش جویان دانش گاه علم و صنعت

Written by بامداد راد

ژانویه 27, 2010 در 3:05 ب.ظ.

نوشته شده در نگاه کرگدنی, خبر

Tagged with , ,

یک پاسخ

Subscribe to comments with RSS.

  1. درود
    وبلاگ من با مطلبي در مورد همراهان آيت الله خميني به روز شد
    سبز باشيد و سربلند

    http://anoosheh1.wordpress.com/

    انوشه

    ژانویه 27, 2010 at 9:02 ب.ظ.


بیان دیدگاه