کرگدن تنها

«دانایی را نمی شود کُشت!» (طومارِ شیخ شَرزین، بهرام بیضایی)

Posts Tagged ‘اشکان سهرابی

دهم بهمن ماه؛ تولّد اشکان سهرابی

with 2 comments

مزار شهید اشکان سهرابی

شهیدِ سبز؛ تولّدت مبارک!

بَر خلاف تولّد خواهرم ندا که با تأخیر تولّدش را به خانواده اش تبریک گفتم این بار سه روز پیش از تولّد اشکان سهرابی، یکی از شهدای سبز که هنگام شهادت تنها 20 سال داشت و با اصابت گلوله به شهادت رسید این نوشته را می نویسم. دوست دارم پدر و مادر عزیزش این نوشته را به عنوان هدیه ای کم ارزش ولی برای تولّد فرزندِ شان قبول کُنند. این، احترامی کوچک برای یک از جان گذشته گی ِ بسیار ارزش مند است.

—–

دوست داشتم زمانی که زنده بود می شناختمش و تولدّش را به خودش تبریک می گفتم. دوست داشتم هرگز نمی دانستم در خیابان رودکی – همان خیابانی که عاشورای سبز را در آن گذراندم – شهید شده و احتمالن همان جایی قدم گذاشته که من قدم گذاشتم و به خاطر همان هدف مقدّسی شهید شده که برایش می جنگیم و در عوض پدر و مادرش اکنون می توانستند با هم و با حضور خودش تولّدش را جشن بگیرند. دوست داشتم زنده بود و تکواندویش را ادامه می داد و می توانستم در المپیک با پیروزی اش بال در بیاورم.

امّا بیش تَر از این دوست داشتن ها؛ خوش حال اَم که همان جایی گام گذاشته اَم که یک «شهید» پیش از شهادتش آن جا بوده و آن جا را با خونش متبرّک کرده. خوش حال اَم که هم وطن این مَردُم هستم که برای «آزادی» حاضر اَند جانِ شان را هم بدهند. خوش حال اَم که نامش بیش از زمانی که قهرمان المپیک می شد اکنون بَر زبان ها ست و یادش در دل ها بیش از هر موقع دیگری زنده و جاوید. خوش حال اَم که می توانم تولّدش را حالا که بیش از هر موقع دیگری زنده است و «نزد خدایش از روزی بهره مند است» به پدر و مادر گران قدرش تبریک بگویم و آن ها را در سال گرد ولادت پسر ِ شان تنها نگذارم.

دهم بهمن ولادت اشکان سهرابی ست. مزارش در بهشت زهرای تهران، قطعه ی 257، ردیف 50، شماره ی 19 است. پدر و مادر عزیزش نباید در این روز تنها بمانند!

Written by بامداد راد

ژانویه 27, 2010 at 2:12 ق.ظ.

نوشته شده در نگاه کرگدنی, جنبش سبز

Tagged with